مدیریت عاشقانه !

مدیریت عاشقانه !

آسمان سینه ام را چون شمایی مشتری است --- بازکن دکان که وقت عاشقی است.
مدیریت عاشقانه !

مدیریت عاشقانه !

آسمان سینه ام را چون شمایی مشتری است --- بازکن دکان که وقت عاشقی است.

آرمان تربیت

آرمان تربیت این است که چگونه به دیگران بیاموزیم تا هر چه میل دارند بخود آموزش دهند.

افتخارات من

اگر کسی اهمیت ندهد که افتخار کار نصیب چه کسی می شود چه بسیار کارها که می توان انجام داد.

زوال و کمال

برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال بنگر که چگونه می افتی چون برگ زرد یا سیب سرخ ؟

مکعب گرد !

کارمندان در تلاش خود برای قراردادن مکعب شرکت در حفره گرد اهداف مدیریت؛ برخی از بخش های شرکت و آینده آن را قربانی می کنند.

جایگاه بدون جانشین !

اگر در جایگاه اصلی خود قرار گرفته باشید؛ هیج کس نمی تواند جانشینی برایتان انتخاب کند.

شور و شوق دو طرفه

اگر نسبت به کارتان شور و شوق نداشته باشید، با شور و شوق شما را اخراج خواهند کرد.

نعل دشمن

میخ از نعل کنده شد؛ نعل بی میخ گم شد؛اسب بی نعل از دست برفت و سوار بی اسب از رفتن بماند؛ در این حال دشمن رسید و سوار را بکشت. این همه در اثر بی توجهی به میخ نعل اسب اتفاق افتاد.

مچ گیری

مچ افراد را زمانی که کار خوب می کنند بگیرید.

قانون مشارکت

هیچ کس همه چیز را نمی داند؛

هر کسی یه چیزی می داند؛

همه چیز را همگان دانند.

دوچرخه زندگی

زندگی مثل دوچرخه سواری است. مادامی که رکاب بزنی زمین نمی خوری.

نیلو فر پایدار !

نیلوفری که به مرداب دل بست آن قدر ماند تا پوسید. قاصدکی که دل کند و رفت به سرچشمه مقصود رسید.

ماهی مرده !

شنا کردن در جهت جریان آب از عهده ماهی مرده هم بر می آید.