مدیریت عاشقانه !

آسمان سینه ام را چون شمایی مشتری است --- بازکن دکان که وقت عاشقی است.

مدیریت عاشقانه !

آسمان سینه ام را چون شمایی مشتری است --- بازکن دکان که وقت عاشقی است.

داشتن و نداشتن

ما ندرتاً درباره آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالی که پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم.

مشتریان اندک

از چند میلیارد نفر افراد کره زمین فقط تعدادی اندک با شما و شغل شما سر و کار دارند. پس با مشتریان خود همچون منافعی ارزشمند و طلایی برخورد کنید.

خدایا کفر نمی گویم!

خدایا کفر نمی‌گویم،
پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

مراقبت از مشتری

اگر شما از مشتریان خود مراقبت نکنید، دیگران این کار را انجام خواهند داد.

سرعت یا کیفیت

هیچ وقت سعی نکنید کاری را زود به پایان برسانید! بلکه تلاش کنید تا آن را خوب انجام دهید، چون بعدا کسی نمی پرسد که در چه مدت این کار را انجام داده اید؟ بلکه از خوبی آن سئوال می شود.

عرق

اینجا آسمان ابریست، آنجا را نمی دانم. اینجا شده پاییز، آنجا را نمی دانم. اینجا فقط رنگ است، آنجا را نمیدانم. اینجا دلی تنگ است، آنجا را نمی دانم. وقتی که بچه بودم هر شب دعا می کردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدایا مرا ببخش !
هی با خود فکر می کنم، چگونه است که ما، در این سر دنیا، عرق می ریزیم و وضع مان این است و آنها، در آن سر دنیا، عرق می خورند و وضع شان آن است!... نمی دانم، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و خوردن !
 

هفت مورد خطرناک بی خطر

هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند :
ثروت ، بدون زحمت
لذت، بدون وجدان
دانش، بدون شخصیت
تجارت، بدون اخلاق
علم، بدون انسانیت
عبادت، بدون ایثار
سیاست، بدون شرافت

تغییر نگاه

وقتی نگاهم را برگردانم دیدم که کوچه بن بست نیست!